سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
شنبه 96 تیر 31 , ساعت 11:26 عصر

یکی از تئوریسین‌های جریان میانه در توصیف مبانی فکری این جریان اظهار می‌دارد:

جریان میانه‌رو، معتدل، واقع‌بین، تعقل‌گرا و اعتدالیون، در سیاست داخلی‌شان اعتقاد به یک درجه‌ای از فضای باز سیاسی، حق انتخاب مردم، عدم دخالت دولت در زندگی و حوزه خصوصی و شخص افراد، اعتقاد به درجه‌ای از آزادی‌های اجتماعی و فردی داشته و به اندازه‌ای اهل تساهل و مدارا هستند. در اقتصاد بیش از آنچه که اصرار بر توزیع ثروت و عدالت اجتماعی داشته باشند، تاکید روی تولید ثروت دارند. به ثروتمندان و تولیدکنندگان ثروت به دیده بعض و کینه نمی‌نگرند، اعتقادی به اقتصاد دولتی ندارند. در سیاست خارجی نیز تمایل‌شان به مدارا و تنش‌زدایی است.» [1]

بن‌مایه اجتماعی این گروه بیشتر مدیران ارشد نظام است. از منظر اقتصادی این گروه در نقطه مقابل «چپ‌ها» قرار می‌گیرند. آنان اعتقاد کامل به اقتصاد باز،‌ عدم دخالت دولت در اقتصاد و دنده کردن اقتصاد ایران به اقتصاد جهانی دارند. فقط در اقتصاد نیست که تکنوکراتها با چپ‌ها مشکلی پیدا می‌کنند. در عرصه سیاست خارجی نیز تکنوکراتها به مراتب از سیاست تنش‌زدایی مشارکتی‌ها جلوتر رفته و اساساً خواهان برقراری رابطه با آمریکا و غرب هستند.

چندان اعتقادی به برابری و مساوات از طریق دولت نداشته و معتقدند که وظیفه دولت صرفاً تامین یک حداقل برای همه است. از این نقطه به بعد چندان دیگر اعتقادی به دخالت دولت در اقتصاد ندارند. ... پایگاه اجتماعی تکنوکراتها بیشتر در میان مدیران ارشد نظام اعم از بخش صنعتی، تجاری، دیپلماتیک و سیاسی کشور است. [2]

طیف‌ها و احزاب: در این مقطع مهمترین احزاب،‌ گروهها و طیف‌ها و مشهورترین رهبران وابسته به جریان میانه عبارتند از:‌ حزب کارگزاران سازندگی (حسین مرعشی، محمد هاشمی، کرباسچی) حزب اعتدال و توسعه (حسن روحانی، نوبخت، طاهرنژاد)، حزب مردم‌سالاری (کواکبیان، شکوهی، محبی) حزب رفاه ملت ایران (محتشمی)، حزب‌الله ایران (حسین خرازی، کنعانی مقدم)، فراکسیون حزب‌الله مجلس (علی عسگری، غفوری‌فرد، محجوب، جلودارزاده)، فراکسیون وفاق و کارآمدی مجلس (احمدی، طلایی نیک، امیدوار رضایی)، حزب اعتماد ملی (محسن رضایی، امیدوار رضایی)، حزب تمدن اسلامی ( ) می‌باشد.

مواضع و عملکرد:‌ آنچه در رویکردها و مواضع این جریان در سالیان اخیر قابل مشاهده بوده، «طیف‌های مختلف میانه‌روها، به اقتضای تحولات دنیا و مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، کم و بیش بر حسب روحیات و قابلیت‌های متفاوت به سمت مصلحت‌اندیشی، واقع‌گرایی و نوعی اصالت عمل سوق یافتند. اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از یاران روحانی و مورد اعتماد در دوران هشت ساله در سمت رئیس‌جمهور و بر رأس دو دوره دولت، مهمترین و بانفوذترین نماد جناح میانه محسوب شد. در کنار او تعدادی از وزرا و معاندانی از دولتش مثل عطاءالله مهاجرانی و حسین مرعشی و محمد هاشمی و نیز شهردار (اسبق) تهران (غلامحسین کرباسچی) رئیس کل بانک مرکزی (محسن نوربخش) و رئیس برنامه و بودجه (روغنی زنجانی) کما بیش به اعتدال و میانه‌روی گرایش داشتند. بدین ترتیب طیفی از فن‌سالاران (تکنوکراتها) شکل گرفت که مصلحت ناظم و جامعه و فرهنگ اسلامی را در برخورد واقعگرایانه‌تر و مصلحت‌اندیشانه‌تر با مسایل می‌دیدند. در این دوره و در پشت سر این فن‌سالاران و مصلحت‌گرایان نظام، طیفی از کارشناسان و مدیران و تحصیلکردگان با رویکرد کم و بیش عرف‌گرا (سکولار) و نوگرا با ابتکار عمل بیشتر از دهه اول انقلاب به فعالیت مشغول شدند. سازندگی، تعدیل، گرایش به بخش خصوصی، توسعه اقتصادی، تا حدودی گرایش به قواعد اقتصاد بین‌الملل، اهمیت مدیریت و نوعی عقلانیت، تساهل اسلامی، از نخستین کلید واژه‌های این طیف بود. در مورد غرب متمایل به تقلیل تندروی و مهار آرمان‌گرایی‌ها اولیه (مثل صدور انقلاب و ...) و در آمدن از راه تعامل و تبادل معتدل، و بعضی‌ها دارای گرایش باطنی برقراری مناسبات با آمریکا بودند. ... استقراض از بانک جهانی، راه‌اندازی کارخانه پپسی و کوکاکولا در مشهد، روزنامه‌های همشهری ایران به عنوان الگوهای منعطف و تنوع‌پذیر و نسبتاً عرف‌گرا (سکولار) و نوگرای مطبوعاتی که سرانجام با انتشار هفته نامه بهمن با صاحب اختیاری مهاجرانی و سردبیری علوی‌تبار به اوج خود رسید. در آستانه مجلس پنجم، عنوان حزب جدید یعنی کارگزاران که از واژگان عرفی و نه دینی در آن استفاده شده بود و مخالفت کارگزاران با آنچه انحصارطلبی دنیا‌گرایان سنتی غالب بر مجلس چهارم می‌دانستند، ... اعتقاد میانه‌روها به اتخاذ ملایمت در مسایل فرهنگی اجتماعی و عدم سخت‌گیریهای شرعی و جلوگیری‌ نکردن از بخشی از فعالیت‌های متنوع فرهنگی، هنری، ورزشی، تفریحی مردم و ... عدم نظارت حکومت بر کالاها و فرآورده‌های فرهنگی مثل فیلم، کتاب و ... از جمله مشخصات و ویژگی‌های رویکردی و عملکردی جناح میانه‌رو بوده است. [3]

این جریان در سالیان اخیر در صدد بوده تا با بهره‌گیری از شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی فعالیت‌های سیاسی خود را استمرار بخشد. در مرکزیت این جریان کارگزاران سازندگی‌اند که گرایش آنان به هاشمی غیرقابل کتمان است. کارگزاران پس از شکست در انتخابات نهم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، در صدد بوده با طرح گفتمان اعتدال، و بهره‌گیری از سایر گروههای اقماری خود چون حزب اسلامی کار، حزب‌ اعتدال و توسعه، خانه کارگر و ... و با حضور در عرصه رقابت انتخاباتی شوراهای سوم و انتخابات مجلس هشتم، به کانونهای قدرت باز گردد که توفیقی بدست نیاورد. از دید این جریان، آینده کشور فضایی اعتدالی را می‌طلبد و مسیر دستیابی به آن، شکل اتوبان یک طرفه‌ای است که صرفاً از کمربندی کارگزاران عبور می‌کند.

درباره مشخصات و عملکرد حزب کارگزاران به عنوان گرانیگاه جریان میانه و اعتدال، حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی گفته است:‌

«اگر بخواهیم با اصلاحات سیاسی روز دنیا یک تعریف محتوایی از دیدگاه حزب کارگزاران بدهیم باید آن را یک حزب لیبرال دموکرات اسلامی میانه رو بدانیم.» [4]

در حقیقت باید گفت نیروهای متجدد و تکنوکرات از سال 74 در یک چرخش ایدئولوژیک در یک بده‌بستان با تفکرات بیرونی، از چپ به راست تغییر چهت دادند و به جای تعامل با تفکر چپ با تفکر راست لیبرالی، وارد بده‌بستان شدند.

فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم شوروی و روی کار آمدن تفکرات لیبرالیستی در دنیا از یک سو و نیز فضای بعد از جنگ در ایران که میل به باز شدن داشت و تفکرات چپ و سوسیالیستی نمی‌توانست مشتری جمع کند. «اقدامات شبه لیبرالی آقای هاشمی رفسنجانی هم فضا را برای این کار آماده کرده بود. علی‌الخصوص بازسازی سیستم لیبرالیسم توسط لایه‌های زیرین متجدد اسلام‌گرا در سالهای بعد از جنگ که بیشتر توسط دکتر سروش انجام می‌شد به تدریج نئولیبرالیسم را شکل داده و در میان تحصیلکردگان و دانشگاهیان مشتری پیدا کرد. در نتیجه از سال 1376 به بعد نیروهای متجدد به جای تعامل با چپ با راست تعامل می‌کردند.» [5]

طیف کارگزاران که نقش محوری را در جریان میانه عهده‌دار است در طول حاکمیت سه دولت گذشته با گفتمانهای دفاع، توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی به علت ثابت قدم نبودن، فقدان ایدئولوژی مشخص و تابع قدرت بودن، همواره آنها را رفیق نیمه راه و جریانی فرصت‌طلب و قدرت محور در جریان‌های سیاسی کشور معرفی شده است.

از مهمترین موانع و چالشهای بازدارنده در فراگیری این جریان سیاسی در کشور؛ رفتارهای پدرسالارانه، قیم‌مآبانه و انحصارطلبانه آنان، سکوت و همراهی در مواجهه با حرکت‌های افراطی جریان مدعی اصلاح‌طلبی در هشت سال حاکمیت آنان، رویکردهای لیبرالی آنان در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، ضعف در التزام به مبانی اسلامی، انقلابی نظام در برخی از احزاب و رهبران سیاسی آنان جنگ روانی برخی طیف‌های آن علیه اصولگرایان،‌ تخلفات اقتصادی و بهره‌گیری از برخی رانت‌خواریها از سوی بعضی از رهبران احزاب و امثالهم بوده است.

جمع‌بندی:‌

1- گفتمان میانه و اعتدال‌گرایی اگرچه یک تفکر بنیادین و اصیل اسلامی است اما متأسفانه میانه‌روی این جریان بیشتر حاکی از نوعی اندیشه عمل‌گرایی، انفعال و بی‌تفاوتی در جهت نگاه جامع به ارزشهای بنیادین اسلام والایی بوده که این جریان به دلیل ضعف در اعتقاد و التزام به اصول و مبانی گفتمان و اندیشه‌های رهبری انقلاب اسلامی در عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، به نوعی خودباختگی در مواجهه با مدلهای نظام غرب گرفتار شده و به بهره‌گیری از نسخه‌ها و مدل‌های اقتصادی، سیاسی غیربومی روی آوردند. چنانچه اندیشه سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی که مواجه کرد. اسلام نظام اقتصادی و سیاسی ندارد. می‌تواند گواه این امر باشد.

2- مواضع، عملکرد و رفتارهای انفعالی در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در طول هشت سال حاکمیت کارگزاران سازندگی در دولت سازندگی و نگاه بخشی آنان به برخی از اهداف انقلاب و نظام، باعث عدم توجه به توسعه و عدالت همه جانبه اسلامی از سوی این جریان بوده است. بدین لحاظ پیامدهای از جمله شکاف اقتصادی، شکاف توده، دولت، بی‌توجهی به وضعیت فرهنگی و جامعه و ... حاکمیت تکنوکراتها در طول هشت سال را شاهد بودیم.

ج) جریان اصولگرا: پای‌بندی به اصول و مبانی برخاسته از اسلام ناب محمدی (ص) و سنت اهل بیت (ع) و ولایت فقیه را اصولگرایی گویند. بر این اساس اصولگرایی، نه صرفاً یک جریان سیاسی صرف، بلکه اندیشه و مکتب فکری است که دایره و شمول آن گسترده است که جلوه‌های گوناگون از یک گفتمان، مکتب فکری، رفتار و عملکرد یک فرد، حزب، جریان و تا انبوه‌ها جامعه‌ای را در بر می‌گیرد.

خاستگاه و ریشه‌ها:

خاستگاه اصولگرایی ریشه در متن اسلام سیاسی اهل بیت (ع) و سابقه‌ای 1400 ساله دارد که در فرآیند تاریخی گذشته، جلوه‌هایی از آن در قالب تفکر یک فقیه، مبارز و انقلابی، رهبر سیاسی، رئیس یک دولت، حزب و یا گروه و یا یک فرد تجلی کرده است.

امروزه پیدایش اصولگرایی با برپایی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با احیای مکتب اصولگرایی (اسلام اهل بیت) توسط رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) نمود عینی یافته است. غلبه گفتمان جمهوری اسلامی و حضور جریان دینداری در مقابل جریان‌های لیبرال، سکولار و التقاطی و در مواجهه با گفتمان جمهوری و مشروطه‌خواهی در طول سه دهه گذشته از مصادیق بارز غلبه جریان اصولگرایان در ایران بوده است.

شرایط و موقعیت نظام جمهوری اسلامی و دسیسه‌های دشمنان داخلی و خارجی و حاکم شدن گفتمان‌های خاص توسط دولتهای پس از انقلاب از قبیل گفتمان دفاع و مقابله با بیگانگان در دولت مهندس موسوی، گفتمان سازندگی در دولت هاشمی رفسنجانی، گفتمان اصلاحات و توسعه سیاسی نشان دهنده آن است که هر دولتی متناسب با شرایط، اقتضائات و نیازهای کشور، وجوهی از دولت دینی مطلوب در اندیشه حضرت امام (ره) را برجسته کرده است و شکل‌گیری و احیای اندیشه اصولگرایی در دولت نهم، در حقیقت بازگشت به هویت اصلی انقلاب و احیای گفتمان اصلی انقلاب و نظام اسلامی یعنی گفتمان اصولگرایی است.

مبانی فکری: بر اساس برداشت از آموزه‌های حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی)، مبانی و شاخصه‌های اصلی اصولگرایی عبارتند از:‌

اعتقاد به جامعیت دین اسلام برای اداره مجموعه زندگی انسان و التزام به توانمندی و کارآمدی دین در مدیریت جامعه بشری؛ مشروعیت الهی رهبری؛ حاکمیت و قانون در جامعه؛ اعتقاد به نقش مقبولیت مردمی و رضایت و اعتماد توده‌ها در اداره کشور و توجه به رویکرد مردم باوری و مردم‌گرایی؛ عدالتخواهی و ایجاد فرصت‌های برابر و کم کردن فاصله طبقاتی و تبعیض و مقابله با فقر، فساد و بی‌عدالتی در جامعه؛ معنویت‌گرایی و خداباوری و توجه به کانون توحید در بعد فردی، اجتماعی؛ استقلال‌خواهی و حفظ عزت‌ اسلامی؛ آزادی و آزاداندیشی و مقابله با آزادیهای منحط غربی، اعتماد به نفس، خودباوری و حفظ هویت ملی در سایه توکل الهی؛ اصولگرایی مصلحانه و توجه به نوگرایی در روشها و تلاش در جهت تحقق دولت اعتقاد به اصولی چون حق‌باوری، قانونگرایی، وحدت، ارتقای معرفت، بصیرت و معنویت در جامعه، رفاه و آسایش حداکثر مردم، ساده‌زیستی و پاکدامنی مسئولان؛ نمونه اسلامی و مقدمه‌سازی برای انقلابی جهانی عدالت‌گستر مهدوی (عج) از مهمترین ویژگی‌های فکری اصولگرایی است.

زمینه‌های اجتماعی و سیاسی:‌ اگر چه مکتب و اندیشه سیاسی اصولگرایی با پیروزی انقلاب و برپایی نظام جمهوری اسلامی در ایران احیا گردید، ولی ادبیات جریان اصولگرایی در عرصه سیاسی کشور در طول دو دهه اخیر مطرح نبوده و حیات سیاسی آن در فرهنگ سیاسی جامعه در طول یک دهه اخیر رشد و نضبح یافته است. بطور مشخص جریان اصولگرایی پس از تحولات فکری- سیاسی انتخابات هفتم ریاست جمهوری اسلامی در دوم خرداد 76 در اوج حاکمیت جریان دوم خرداد ت76 و بروز وقایعی چون 18 تیر 78 در کشور و حضور جریان موسوم به اصلاح‌طلبان در کانون‌های قدرت در قوه مجریه و مقننه و طراحی حرکتهای افراطی در ناامنی‌های اجتماعی، ایدئولوژی‌زدایی و حاکم کردن فضای سکولاریستی در جامعه از سوی آنان، گروهها و احزاب و شخصیت‌های سیاسی مدافع انقلاب بر اساس رهنمود مقام معظم رهبری مبنی بر «وفاق نیروهای مدافع انقلاب» مقدمات شکل‌گیری جریان اصولگرایی با پی‌ریزی «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی» طراحی گردید. این جریان در یک فرآیند کوتاه مدت توانست با «استراتژی موتور روشن، چراغ خاموش» پیروزیهای بزرگی را در شوراهای دوم در سال 81 و انتخابات مجلس هفتم در سال 82 بدست آورد. بزرگترین گام این جریان با پیروزی دکتر محمود احمدی‌نژاد به عنوان سمبل و نماد جریان اصولگرایی در انتخابات نهم ریاست جمهوری رقم خورد و گفتمان اصولگرایی با تشکیل دولت نهم عملیاتی و اجرایی گردید.



[1] - صادق زیباکلام، انتخاب تاریخ هاشمی رفسنجانی 1386

[2]- صادق زیباکلام، اتحاد اصلاح‌طلبان سراب یا واقعیت، شبکه خبری صدرا، 11/5/86

[3]- سید مصطفی میرسلیم، جریان‌شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، انتشارات مرکز بازشناسی اسلام و ایران،‌ص 279، .280

[4]- روزنامه سرمایه، 17 اردیبهشت 1385.

[5]- محمد باقر خرمشائ، سایت اینترنتی شریف‌نیوز،‌ 17 آبان 1385.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ